جانانجانان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه سن داره

معجزه‌هاي شيرين من♥♥❤❤❥

در آستانه 8 ماهگي آوا

1391/12/12 18:33
نویسنده : مامان شیرین
804 بازدید
اشتراک گذاری

فقط دو روز ديگه مونده كه آواي اين خونه 8 ماهه بشه ولي هنوز از دندون خبري نيست كه نيست! از ديروز يه كم چاردس‌و‌پا مي‌ره اما هنوز خيلي جلو نمي ره. اما از حالت سينه خيز مي تونه بشينه كه و اينو از دو روز پيش ياد گرفته. واكنش خيلي قشنگي به آهنگ داره و دستاي نازشو تكون مي ده و از خودش صداهاي خوشگل درمياره...خيلي خوب با انگشتاش سرگرم مي شه و وقتي اسباب‌بازي دستش نيست با انگشت سبابه دست چپش انگشتاي دست راستشو يكي-يكي بررسي مي كنه. نه يكبار و نه دوبار بلكه دهها بار ...! وقتي كه بهش مي‌گي دست بده دستاي تپلي و خوشگلشو تو دستت مي ذاره  و وقتي از دور مامان يا بابا رو مي بينه دستشو دراز مي كنه و باز و بسته مي‌كنه !

آواي قشنگمون تازگيا ياد گرفته كه به غريبه‌ها روي خوش نشون نده و تو جمع فقط دوست داره تو بغل مامان يا بابا باشه ! خيلي خيلي هم به جانان وابسته شده و همش با چشماش جانان رو دنبال مي كنه كه داره بازي مي كنه و اينور و اونور مي ره! وقتي جانان مي ره تو اتاقش يا با بابايي بيرون مي ره نق و نوقاي آوا خانومي شروع مي شه تا جانان باز بياد و تو ديد آوا خانوم قرار بگيره!

وقتي كه كار دارم و آوا خانوم هم غرغر مي كنه به جانان مي گم جانان با آوا بازي كن كه گريه نكنه! اونوقته كه جانان اداي آقاشيره رو درمياره و 4 دست و پا مي ره كه آوا رو بخوره و صداي خنده دوتاشون تو خونه مي‌پيچه! درست مثل بابايي كه با جانان بازي مي كنه!

آوا براي اولين بار پنج شنبه هفته گذشته عروسي رفت! و البته اين وروجك خوش‌اخلاق مامان تو شلوغي و سر و صداي اونجا حسابي بدخلقي كرد. البته خاله هاي و زن‌دايي مهربونش نذاشتن به آوا بد بگذره و حسابي به مامان هم كمك كردن كه همين‌جا ازشون تشكر مي كنم!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

كيانا
13 اسفند 91 8:49
اي جااااااااااااان چقدر آواتون نااااااازه و دوست داشتني...لباس (سرخابي؟)جانان هم خيلي خيلي قشنگه.


ممنونم از لطفتون! چشاتون قشنگه!
مامان اوا
18 اسفند 91 12:51
سلام دوستم اوا چه ناز تلویزیون میبینه الهیییییییی جانان جون شما هم چه خواهر مهربونی هستی عزیزم خوشحال شدم که عکس اوا جونی وجانان جونی رو تو شهرزاد دیدم


مرسي دوستم!
عسل
18 اسفند 91 23:51
هردوتاشون مثل فرشته هان.......


مرسي عزيزم!!!
سحر
17 فروردین 92 9:53
آخیییی.....آوا کوچولو هم بزرگ شده ماشالا.......فاصله سنیشون اذیتتون نمیکنه؟راضی هستین؟منم دلم میخواد دوتا پشت سر هم داشته باشم ولی خیلیییییییی میترسم...
سجاد
5 خرداد 92 1:10
پیش منم بیا ... منتظرم ها