جانانجانان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

معجزه‌هاي شيرين من♥♥❤❤❥

روزهاي قشنگ با جانان و آوا

1391/12/14 11:51
نویسنده : مامان شیرین
1,736 بازدید
اشتراک گذاری

روز پنج‌شنبه صبح وقتي كه جانان از خواب بيدار شد گفت ماماني مي خواي بري؟ من هم جواب دادم ماماني تنها نمي رم. مي خوام شما رو بيرون ببرم... بعد با خوشحالي گفتي ماماني مي ريم شهربازي؟ انگار كه اين وروجك فكر منو مي خونه!

خلاصه من و جانان رفتيم شهرشادي هايپراستار تا يه پنج‌شنبه خوب ديگه رو با هم داشته باشيم. (البته من تا حالا اونجا نرفته بودم ولي به نظرم سرزمين عجايب خيلي بهتره! چون هم بزرگتره و هم بازيهاي بيشتري براي ني ني هاي كوچولو تر داره!)

جانان هم اونجا كلي بازي كرد و سرگرم شد...

 

دختر گلم ، جانان عزيزم ديشب اولين باري بود كه با مهربوني به من گفتي: « ماماني! دوست دارم! » شايد باورش برات سخت باشه امابه حدي ذوق كردم و خوشحال شدم كه ديگه دخترم ابراز محبتو ياد گرفته!فرشته

يه چيز بامزه ديگه اينه كه وقتي ديشب داشتم تو حموم موهاي قشنگتو مي شستم ميگفتي «مامان نكن ! نكن ! خواهش مي كنم!» بغل

وقتي مي خوايم بيرون بريم و آوا خونه پيش ملي‌جون مي‌مونه به آوا مي‌گي : « زود ميام! باشه!!!»

هرچيزي كه  خودش دوست داره داشته باشه به عروسكاش مي‌گه « بابا برات مياره! »

حالا از آواي ملوس و نازنازي بگم كه دخملي حسابي وروجك شده و دلش بازي مي خواد...و ديگه يه جا بند نميشه! آوا جوني كه داره روزهاي آخر ماه ششم زندگيشو مي گذرونه، هنوز خيلي واضح نمي تونه بغل باز كنه اما دستاشو تكون مي ده و بغلبا كله مي خواد بياد بغلم! ديگه راحت اسباب بازي رو دستش مي‌گيره و به سمت دهنش مي‌بره! و هرچي كه دم دستش باشه خيلي زود خيس خيس مي شه! لثه‌هاي آواي نازم خيلي مي خاره و وقتي لثه هاشو ماساژ ميدم و مرواريداي خوشگلشو زير لثه حس مي كنم! و دلم براش قنج مي‌ره!

آواي خوشگلم ديگه اسمشو مي‌شناسه و وقتي كه صداش مي زنيم به سمت صدا برمي گرده ! تا واسش ادا درمياريم غش‌غش مي خنده و ذوق مي كنه! به محض اينكه من يا جانان از جلوي چشماي خوشگلش دور مي‌شيم گريه مي كنه و تا چشمش به يكي از ما ميوفته خيلي سريع گريه تبديل مي‌شه به خنده!!!

وقتي تو بغلمه مدام دهنشو باز مي كنه و مياد سمت صورتم! يعني مي خواد منو ببوسه؟؟متفکر نمي‌دونم!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان ساجده
9 دی 91 11:44
سلام عزیزم متین تو مسابقه سوگواره محرم آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید بیاد تو وبلاگش به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم در ضمن اگر به کوچولوی دیگه ای رای داده باشید مشکلی نداره میتونید بازم رای بدید


راي دادم عزيزم!ايشاللا كه برنده بشه!
خواهر فرناز
9 دی 91 14:25
ماشاله به هر 2تاشون
مامانی چرا به ما سر نمیزنید؟


حتما ميام عزيزم
مامان تسنیم سادات
9 دی 91 14:31
آفرین به جانان نازم .....
که سوار این اسباب بازیها میشه ....
سوار قطار اینا هم میشه مامانی ...؟؟؟
تسنیم فقط همین اسبها رو سوار میشه فطار و چرخ و فلکو سوار نمیشه ....!!!!
حسابی دوتایی خوش گذروندین انشاا... یکی دو سال دیگه آوا خوشگله هم باهاتون میاد .....



مامان تسنيم سادات مهربون ممنون از كامنتت! آره جانان همينا رو فقط سوار مي‌شه! قطار هم دوست داره اما تنهايي نمي ره!
مامان پریناز
9 دی 91 15:05
مامان شیرین قرار شد با هم بریمااااااااااااا!!انشالله پریناز دوره نقاحتش بگذره حتما یه بار با هم ببریمشون گردش!
ببوسشون


حتما مامان پريناز جوني ! ايشاللا دختري كه خوب خوب شد با هم مي ريم!
negar
9 دی 91 17:46
هزار ماشاالله به هر دو تا تون که اینقدر گل هستین
باور کنین وقتی میام وبلاگتون کلی ذوق میکنم و با بزرگتر شدنتون هر روز خوشحال تر میشم و انگار دنیا رو بهم دادن درست مثله دختر خودم..


خدا دختر نازتو در پناه خودش سلامت بداره! مرسي نگار جون!
میترا
9 دی 91 19:48
شما دخترا چقدر نازید اخه خدا حفظتون کنه مامان شیرین خیلی با سلیقه این لباسای جانان خیلی خوشکله


مرسي از محبتت ميترا جان!
مامان پریناز
10 دی 91 9:48
شیرین جون دیروزم فرستادم....الانم دوباره فرستادم....چک کن


سارا
10 دی 91 10:28
سلام شیرین جون.

هزارماشالله خیلیییییی دخملات نازن

بووووووووووس برای هردوشون

راستش معمولا به وبلاگت سر میزنم ولی خودم نی نی ندارم که با دخملا دوست بشن

راستی اون 2تا اس ام اس رو منم فرستادم

امیدوارم همیشه شاد باشین


ممنون از لطفت عزيزم! ايشاللا شما هم بزودي مامان شي! بوس!
مامان شایان
10 دی 91 15:32
عزیزم من کیلیپ برا تولد و یا نامزدی و یا هر مراسمی درست می کنم. که برای کوچولوها یک آرشیوی شاد و جالب می شه که دوست داری هر روز بگذاری و ببینی و برای توی جشن هم خیلی جالبه. و یا برای شوهرتون و یا هر کس دیگه با یک کیلیپ از عکس هاشون می تونید سورپرایزش کنید. اگه دوست داشتید تو وبلاگ شایان برام پیغام بگذارید یا به mbarahimian@yahoo.com ایمیل بزنید
زری مامان مهدیار
12 دی 91 10:27
عزیزمممممم خوب جانان خوشگل خواهر بزرگه ست دیگه مثل مامانا حرف می زنه



آره ماماني شده واسه خودش!
یک دوست
12 دی 91 12:00
سلام یک خواهش دارم ازتون مامان خوب و دوست داشتنی انقد عکسای عروسکهای خوشگلتونو اینجا نذارین خدای نکرده چشم می خورن


ممنون از محبتتون!
maryam
16 دی 91 18:41
vay mashala be in dokhtare khoshgel. mamane in dokhtaraye khoshgel man hamishe be weblogetun sar mzanam vali alan didam ke ramz gozashtin kheyli narahat shodam emkanesh hast ramzetuno bara ma ham bedin?


مريم جون مرسي از لطفي كه به ما دارين!
عزيزم ايميل بذار برام تا رمز و برات بفرستم
مامان کوروش (زهره)
17 دی 91 12:36
میشه به منم رمزتونُ بدین؟ امشب میخوام عکسای آتلیه کوروشُ بذارم. دوست داشتین تشریف بیارین اون ور! بعضیاشم رمزیه! رمزشو براتون خصوصی میذارم.[hr

عزيزم اومدم و رمزو برات نوشتم.
مامان کوروش (زهره)
18 دی 91 11:16
رمز منم کار نکرد که!


دوباره بزن. درست شد ...