آسمان آبي حق من است...
امروز آسمان تهران بعد از مدتها به لطف باران رحمت ديشب آبي بود و زيبا ! و خوشرنگيآسمان وقتي برايم زيباتر شد كه جانان سه و نيم سالهام هم خيلي زود اين تفاوت را درك كرد...
طفلكم تا به حال فقط در نقاشيهايش آسمان را آبي ديده و ابر را سفيد... اما امروز خيلي زود با ديدن آسمان گفت: «مامان ببين ابرا سفيدن....ببين آسمون آبيه! مي بيني؟» و من حالا مي فهمم كه چرا هميشه با اينكه آسمان را آبي مي كشد باز هم با شك مي پرسد: «مامان آسمون آبيه؟»
كودكم فقط كمي آسمان آبي مي خواهد... كمي هواي تازه... كمي اكسيژن بدون سرب!
پينوشت: خيلي وقت است كه اينجا چيزي ننوشته ام... نه اينكه حرفي نداشته باشم. گفتني زياد است اما حس نوشتن نيست. اگر مي بينيد به پيغامها جواب ندادم بگذاريد به حساب كمي وقتم. و گرنه همه شما خواننده هاي وبلاگم برايم عزيزيد و محترم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی