دست جانانم اوف شد...
ديروز وقتي رفتم خونه مث هميشه جانان چشماشو گرفته بود كه مثلا منو سورپرايز كنه... تا دستاشو برداشت شروع كرد به گريه كردن و ملي جون برام تعريف كرد كه روي بادكنكش داشته مي پريده كه بادكنك تركيده و خورده زمين و دستش درد گرفت... دستشو كه نگاه كردم ديدم كه ناحيه تنار دست چپش (برجستگي عضلاني زير شست)عجيب ورم كرده ... از قرار معلوم درد زيادي نداشت و همين منو اميدوار كرد كه شكستگي اتفاق نيوفتاده ... اما ورم چي؟ نكنه ترك استخواني باشه!خدايا... خيلي زود زنگ زدم به همسرم و گريه امونم نداد... حالا اون بنده خدا هم كه فكر مي كرد چي شده و من همه چي رو بهش نمي گم... خلاصه همسرجان گفت الان زود خودمو مي رسونم و... قطع كرد 20 دقيقه نشد كه كيوان اومد و با هم رف...
نویسنده :
مامان شیرین
3:26