کارای جدید
سلام. من دوباره اومدم. امروز می خوام از کارای جدیدم براتون بگم.
یکی از کارایی که خیلی دوست دارم خالی کردن کیف مامان و باباست. البته کیف بابا خیلی سنگینه . اما هر طور شده کشون کشون میارمش و حسابی نق می زنم تا درشو برام باز کنن. بعد هرچی که توشه بیرون می ریزمو حسابی سرگرم می شم. کیف مامان هم روش حمل خودشو داره . دسته اشو میندازم گردنم و راه میوفتم. بعد کیف بولشو درمیارمو ...
راستی من تازگیا فهمیدم که چه جوری شارز رو تو بریز برق بزنم. آخه از همون اول علاقه عجیبی به سیم و اینجور چیزا دارم. یه روز که مامان داشت تلویزیون نیگا می کرد رفتم تو اتاقشو از تو کشو شارزشو برداشتم. بعد رفتم اتاق خودم . همین که داشتم سعی می کردم دوشاخو به بریز بزنم مامانم صدام کرد.آخه هر موقع که از من صدایی درنمیاد مامانم مشکوک می شه. البته من هیچ جوابی ندادم. تا صدای اومدنشو شنیدم دویدمو رفتم بشت تختم قایم شدم. اما مامانم دید دارم چی کار می کنم. بعدشم کلی ناراحت شد و به من گفت جانانم خطرناکه ! جیزززززه! و سیمو برداشت و نمی دونم کجا گذاشت. بعدشم که بابا اومد خیلی جدی با هم نشستن و تصمیمای مهمی واسه من گرفتن. خدا به داد برسه...