جانان در آتلیه نیلچی
امروز برای جانان وقت آتلیه نیلچی گرفته بودم. البته قرار بود که هر دو تا فرشته های گلمو با هم ببرم آتلیه. اما بعد تصمیم گرفتم تا یه نوبت دیگه این کارو کنم. چون از یه طرف جانان رو می خواستن عکاسی تبلیغاتی کنن و از طرف دیگه من و پدرش نمی خواستیم عکس بگیریم. میدونین که تو اینجور مواقع باباها سرشون شلوغه و وقت اینجور کارا رو ندارن!!!!! ایشاللا به زودی ۴ تایی می ریم آتلیه.
وقتمون ساعت ۱۰ بود.۹ صبح خانوم خانوما رو بیدار کردم و آماده شدیم و راه افتادیم. وقتی رسیدیم آتلیه گفتن ببر طبقه ۳ موهاشو یه دیزاین خوشگل کن. بگذریم که موهای دخترم خودش خوشگل بود....! بعد از درست کردن موها رفتیم آتلیه و لباسای خانوم گلو تنش کردمو تو دکورای مختلف عکساشو گرفت. بعد خانوم عکاس گفتن که منتظر باشین تا جانان با آقای علیرضا خمسه هم عکس بگیرن.
بعد ۵-۶ دقیقه آقای خمسه هم اومدن و بعد ازاحوالپرسی و خوش و بش قرار شد که جانان رو بغل کنن و عکس ایستاده بگیرن. اما جانان به محض اینکه رفت بغل آقای خمسه جیغ و دادش به هوا رفت و ...... ای داد .... شروع کرد گریه کردن. و در آخر هم یه عکس درست حسابی از توش درنیومد که نیومد. به قول آقای خمسه «بعدا پشیمون می شیا.....اون موقع من پیرم نمی تونم بغلت کنما......»
خلاصه جانان گلم دیگه خسته شده بود و کسی رو دیگه تحویل نمی گرفت و فقط به من می گفت: بییم. بییم. یعنی بریم.
این شد که تصمیم گرفتم یه وقت دیگه واسه انتخاب عکسا برم و برگشتیم خونه!!!
اینم یه عکس از نازگلم... مامانی چی می شد تو آتلیه هم اینجوری ژست می گرفتی؟!!!؟