جانانجانان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

معجزه‌هاي شيرين من♥♥❤❤❥

دو ماهگی آوا

آ وا زیباترین ملودی زندگیمون  ۲ماهه شد! و البته واکسن ۲ ماهگیش رو هم زد! و چند ثانیه ای گریه کرد! ولی فقط چند ثانیه.....! خدا رو شکر دخملای شجاعی دارم! خدا کنه که تب نکنه!!! حالا دیگه آوا می تونه اونقدر دست و پا شو تکون بده که پتوشو کنار بزنه! و همینطور می تونه با آب دهنش بادکنک درست کنه! دختر کوچولوی من کمی هم بغلی شده و وقتی که بیداره دوس داره تو بغل من باشه و البته خیلی دوس داره صورتشو به صورتم بچسبونم. این طوری خیلی خوب آروم می شه و بیشتر وقتا هم اینجوری خوابش می بره! و البته خوب می دونم که توی این سن نی نی ها از محبت لمسی و تماس پوستشون با پوست مادر بیشترین آرامش رو می گیرن و برای تقویت اعتماد به‌نفسشون خیلی خوبه!قربو...
16 شهريور 1391

جشن تولد ۲ سالگی جانانم

بالاخره جشن تولد ٢ سالگی جانان هم به خوبی و خوشی برگزار شد و با اینکه مهمونا زیاد نبودن اما خوش گذشت. جانان خوشگلم با اینکه هنوز مفهوم تولد رو نفهمیده اما به فشفشه بازی و فوت کردن شمع می گه تولد. تازه برامون آهنگ تولدت مبارک هم می خونه! و البته مامان مشغول مهمونا بود و خیلی نتونست عکس بگیره. چشم امیدمون به عکسای دوربین مهمونا هست ... ایشاللا که عکسای بهتری از اونا داشته باشیم که اینجا بذارم.     ...
16 شهريور 1391

خدا رو شکر که شما رو به من داد....

خدا تو رو آفرید که معجزه ببینم تا وقتی که تو باشی منم عاشقترینم خدا دلو به من داد تا به تو مبتلا شم که روز میلاد عشق دست خالی نباشم خدا تو رو به من داد تا تو قلب تو جا شم تو مروارید احساس من صدف تو باشم   ...
2 شهريور 1391

وروجکای ناز مامان

اینا عکسای ۵۰ روزگی‌مه       خوب مگه چیه؟ منم دوست دارم سر میز پیش غذا بشینم...   اینم خواهر جونم جانان هست که ژست گرفته...   و البته جانان و امیرحسام  توی این عکس مشغول بازی و شلوغکاری هستن. منم به زودی بزرگ می شم و باهاشون حسابی بازی می کنم. ...
1 شهريور 1391

جانان قشنگم تولد ۲ سالگیت مبارک !

دیروز سی ام مرداد بود دومین تولد دختر گلم جانان . من و بابا و جانان و آوا  یه جشن کوچولوی ۴ نفره   گرفتیم. و ایشاللا جشن اصلی می مونه واسه هفته بعد. دختر عزیزتر از جونم ایشاللا تولد ۱۰۰ سالگیت!!!!! دوباره می خوای شمعو روشن کنی؟؟؟؟؟ تبلد تبلد تبلد......     ممممممم کیک بی بی!!!!   ...
31 مرداد 1391

فرشته کوچولوی ما به زمین اومد!

صدای یک پرواز... فرود یک فرشته... و شروع یک زندگی.............. قدمت پر خیر و برکت عزیزم... فرشته کوچولوی من به دنیا خوش اومدی!       جانان سعی می کنه خواهر کوچولو رو ببوسه... الهی قربون دوتاتون بشم...! جانان به خواهرش می گه: عسیسم ....!!     کوچولوی ناز مامانی...!!! زودتر بزرگ شو .......   ...
23 مرداد 1391

چهل روزگی آوا

آوای خوشگلم دیروز ۴۰ روزه شد. اینم عکسای دختر نازم بعد از یه حموم دلچسب.....   و البته اینم از جانان خوشگلم در حال دیدن سی دی: و البته بعد از چند دقیقه : . . .     «مامانی باید این شلوار و تن آوا کنی...»   ...
23 مرداد 1391

آوای زندگی ما.....

بالاخره دختر من هم شناسنامه دار شد و اسمش  شد :  آوا البته خیلی ها تعجب کردن که اسم دلان یه دفعه به آوا تغییر پیدا کرد. اما من و همسرم مدتی بود که داشتیم به این قضیه فکر می کردیم. و برای ما خیلی هم سریع نبود. دختر گلم  آوا ی زندگی ما نامدار باشی!!!!! امروز  آوا یک ماهه می شه!!!! عزیز مامان یکماهگیت مبارک! ...
14 مرداد 1391